تبلیغات

نگاهی به سیاست راهبردی روسیه در خاورمیانه

نگاهی به سیاست راهبردی روسیه در خاورمیانه

 نگاهی به سیاست راهبردی روسیه در خاورمیانه

استفاده با ذکر منبع بلامانع است

جواد مسعودی

منطقه خاورمیانه از دیرباز از موقعیت خاص ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک برخوردار بوده و همواره در طول تاریخ مورد تعدی و تعرض کشورهای منطقه ای و فرا منطقه ای قرار گرفته است. پایان جنگ سرد موقعیت حیاتی و مهم این منطقه را در جهان دو چندان نمود و واقعه یازدهم سپتامبر 2001 و متعاقب آن تحولات عمیق در عرصه بین الملل و حمله نظامی آمریکا به افغانستان و سپس عراق به طور فزاینده ای بر موقعیت حساس و مهم منطقه افزود. بعد از فروپاشی شوروی سابق، فدراسیون روسیه به عنوان جانشین اتحاد جماهیر شوروی همواره در تلاش بوده تا از کلیه عوامل و اهرم های به ارث رسیده از زمان اتحاد شوروی بهره برده و قدرت از دست رفته را لااقل در منطقه – و نه در جهان – احیا کند، که البته با موانع و چالش های فراوانی از جمله، رویه های غربی برخی از کشورهای منطقه و همچنین توسعه طلبی قدرت های غربی و بالاخص آمریکا در فرامنطقه روبروست. با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک خاورمیانه و ایدئولوژی خاص اسلامی موجود در آن، این منطقه از ازمنه بسیار دور تا به حال همواره مورد توجه خاص و تاخت و تاز قدرت های بزرگ بوده و منابع سرشار انرژی موجود در منطقه وضعیت مهم و استراتژیکی را به وجود آورده که هر قدرتی به دنبال کسب منافع ملی خود در این منطقه می باشد و لذا هدف از این تحقیق کسب آشنایی با سیاست روسیه در خاورمیانه خصوصا" بعد از حادثه 11 سپتامبر 2001 و بهم خوردن معادلات آمریکا در عرصه جهانی بخصوص در منطقه خاورمیانه می باشد. برای بررسی اهداف و سیاستهای روسیه در خاورمیانه، مواضع مسکو در برخی از کشورهای استراتژیک منطقه با محوریت ایران را بررسی می کنیم.

محدوده روابط ایران با روسیه مشخص است. روسها در نگرش روابط با ایران، ملاحظات سیاسی و نظامی آمریکا را مد نظر قرار می دهند، لذا باید گفت، گر چه مسکو از همکاریهای اقتصادی و نظامی با ایران استقبال می کند، اما برای آن مرزی قائل است و نمی خواهد با گسترش بیش از حد روابط میان دو کشور به روابط میان مسکو و واشنگتن آسیبی جدی برساند. در تعمیق روابط دو جانبه بین ایران و روسیه و حتی مطرح شدن روابط استراتژیک بر محور تهران – مسکو، مسائل زیادی نقش دارند. این محوریت استراتژیک دارای ابعاد، اهداف و یکسری موانع است که به آنها می پردازیم.

الف) اهداف مشترک:

1- نفوذ روز افزون آمریکا در حیاط خلوت روسها (کشورهای آسیای میانه و قفقاز) علاوه بر تهدید مستقیم منافع روسها و محدود نمودن دایره مانور این کشور، به دلایل زیاد از جمله اشتراک فرهنگی و قومی میان کشورهای مذکور با ایران می توان منافع ایران را مستقیما" به چالش بکشاند.

2- اتخاذ سیاست یکجانبه گرایی از سوی دولتمردان کاخ سفید در دوران بوش پسر و عدم لحاظ نمودن منافع دیگر کشورها در منطقه، خشم مقامات کشورهایی نظیر ایران، روسیه و چین را برانگیخت. لذا این سه کشور ضمن مخالفت با سیاستهای یکجانبه گرایانه آمریکا، خواهان چند قطبی شدن و اتخاذ سیاستهای چند جانبه گرایانه شدند.

3- تشکیل سازمان همکاری شانگهای، در سال 1996 میان روسیه، چین، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان نشان دهنده توجه روسیه به مرزهای شرقی خود بوده است. ازبکستان نیز در سال 2002 به این سازمان پیوست و ایران نیز در سال 2005 به عنوان عضو ناظر این سازمان پذیرفته شد. بنا بر این بر اساس ملاحظات ژئوپلتیکی روسیه، خاورمیانه در سیاست خارجی این کشور جایگاه گذشته خود را باز یافته است.

ب) اهداف روسها:

1- یکی از عمده ترین نگرانی روسها بعد از فروپاشی شوروی سابق و تشکیل فدراسیون روسیه، تهدید منافع این کشور در منطقه و نیز بحث گسترش ناتو به مرزهای این کشور بوده و هست. از آنجا که ایران نیز مخالف گسترش ناتو به شرق است، لذا می تواند شریک مطمئنی برای مقابله با توسعه طلبی ناتو به شرق قلمداد گردد. از سوی دیگر نقش سازنده ایران در منطقه و برقراری صلح در تاجیکستان و پادرمیانی در بحران قره باغ میان آذربایجان و ارمنستان از چشم مقامات روسی به دور نمانده، به طوری که مقامات روسی علنا" از سیاست عملگرایانه ایران ابراز خشنودی نمودند.

2- با فروپاشی سیستم سوسیالیستی شوروی سابق و بحران مالی شدید در روسیه، مقامات این کشور به تنها عنصر موثر و سود آور اقتصادی یعنی فروش تجهیزات نظامی به کشورهای منطقه روی آوردند. در همین حال تحریم ایران از سوی آمریکا با توجه به روند گسترش نا امنی در مرزهای ایران ( اشغال عراق و تداوم حضور آمریکا در افغانستان ) خرید تسلیحات پیشرفته از روسیه را به یک امر غیر قابل اجتناب مبدل ساخته است. حجم سفارش نظامی، فنی و خدماتی ایران و روسیه از سال 1989 تاکنون، ایران را به سوی سومین شریک تجاری روسیه با چهار میلیارد دلار سفارش ارتقاء داده است. مهمتر از درآمدهای ارزی حاصل از فروش سلاح به ایران، روسیه از این امر به عنوان برگ برنده ای در روابط با ایالات متحده استفاده می کند.

3- پس از آنکه شرکتهای غربی حاضر به مشارکت در برنامه های هسته ای و نیز تکمیل نیروگاه هسته ای بوشهر نشدند، مقامات روسی ضمن اعلام آمادگی برای تکمیل این پروژه، همواره بر تحت نظارت بودن فعالیتهای هسته ای ایران و صلح آمیز بودن آن تاکید داشتند. فعالیت های هسته ای روسها در ایران و عزم جدی در ادامه همکاری ها و نیز تکمیل پروژه نیروگاه بوشهر و اعلام آمادگی برای راه اندازی نیروگاههای جدید هسته ای با تشدید مخالفت های آمریکا و اسرائیل روبرو گشته است. برنامه های هسته ای ایران در پی از سرگیری مجدد USF در نطنز و طرح جدید روسها مبنی بر تشکیل شرکت مشترک برای غنی سازی اورانیوم در داخل روسیه با واکنش های متفاوتی مواجه شده است. این در حالی است که روسیه همچنان حمایت های خود را با فعالیت های صلح آمیز هسته ای با آمیزه ای از علایق سیاسی- اقتصادی- فنی و ژئوپلتیک ادامه می دهد.

ج) منافع ایران:

1- توسعه روابط با مسکو در ابعاد مختلف ضمن ارتقای منزلت استراتژیکی ایران در منطقه، سیاست اقتدار آمیز و هژمونیک آمریکا را برای سلطه همه جانبه بر منطقه با چالش های جدی روبرو خواهد ساخت.

2- با نگاه به دنباله روی اروپاییان از سیاست یکجانبه گرایانه آمریکا (در زمان نو محافظه کاران کاخ سفید) در منطقه و تشدید فشارهای همه جانبه غرب برای محروم ساختن ایران از دانش صلح آمیز هسته ای، ایران ضمن تعامل با چین و غیر متعهد ها به وزنه تعادل کننده روسها در شورای حکام چشم دوخته است.

د) موانع موجود میان این منافع:

همکاریهای ایران با روسیه به ویژه در بعد هسته ای همیشه با مخالفت و حساسیت های آمریکایی ها روبرو گشته است، بطوریکه جرج دبلیو بوش برای توقف فروش تسلیحات نظامی و ارائه کمکهای فنی در ساخت نیروگاه هسته ای، مسکو را شدیدا" تحت فشار قرار داد. فشارهای سیاسی و اقتصادی غرب در شکل استفاده از اهرمهای اقتصادی در قطع کمک به روسیه و تحریم شرکتهای طرف قرارداد با بخشهای مختلف نظامی و اقتصادی ایران موجب شده است روسها برای رابطه نظامی خود با ایران محدودیت هایی قائل شوند. به عنوان مثال روسیه به فروش تسلیحات با کیفیت پایین با ایران مبادرت می ورزد و یا بر سر عقد قرارداد فروش تسلیحات نظامی محدودیت قائل می شود. این در حالی است که روسها در حمایت از متحدان خود در مقابل هر تهاجمی سخن می گویند، اما بحران کوزوو و عراق پوچ بودن این ادعاها را آشکار ساخت. چنانچه در بحران کوزوو پس از یورش همه جانبه غرب علیه صربها، نه تنها مسکو فقط به حمایت لفظی و سیاسی بسنده کرد و در میدان عمل واکنش جدی از خود نشان نداد، بلکه اشتیاق خود را به همکاریهای همه جانبه با نیروهای غربی نشان داد. در قضیه اشغال عراق نیز روسها ضمن قطع روابط سنتی خود با صدام، از حملات علیه وی بشدت حمایت کردند. همسویی و هم کلامی مقامات روسی با نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا در ابتدای تجاوز به عراق به حدی بود که شگفتی مقامات کاخ سفید را نیز برانگیخت.

شواهد تاریخی و بررسی عملکرد روسها در خاورمیانه نشان می دهد که در شرایط بحرانی نمی توان به حمایتهای سیاسی و نظامی روسها برای مقابله با تهاجم آمریکا امیدوار بود، چرا که روسیه بدلیل وابستگی های اقتصادی در شرایط فعلی برای نجات از بحران پیش رو و بازسازی اقتصادی و پیوستن به بازار تجارت جهانی شدیدا" به غرب به ویژه به آمریکا چشم دوخته است. لذا محدوده روابط ایران و روسیه مشخص است و باز تاکید می شود که روسها در روابط خود با ایران ملاحظات سیاسی و نظامی آمریکا را مد نظر خواهند داد. در کل باید گفت، گرچه روسها از همکاری اقتصادی ونظامی با ایران استقبال می کنند، اما برای آن مرزی قائل هستند و نمی خواهند با گسترش روابط میان دو کشور خدشه ای به روابط مسکو- واشنگتن وارد شود. تنها دورنمایی که از این قضیه می توان رویت کرد این است که روسها در بهترین وضعیت ممکن و تحت ملاحظاتی از حق وتوی خود در شورای امنیت به نفع ایران استفاده کنند. مسلم است که روسها در این امر با احتیاط عمل خواهند کرد و از این رو به نظر می رسد نگاه روسیه به روابط با ایران بیشتر یک نگاه تاکتیکی باشد تا استراتژیک.

هم صلح هم سلاح:

اکنون روسیه در چارچوب سیاستی گسترده و برای خارج شدن از پوسته دوران جنگ سرد، از زمان روی کار آمدن پوتین، قصد نزدیکی به خاورمیانه را داشته است و روشن است که مسکو به فکر تغییر جهت سیاستهای خود و اتخاذ رویکردهای جدید می باشد و یکی از این رویکردها، اتخاذ شیوه های نرم در قبال منطقه خاورمیانه است. در این خصوص سفر سال 2005 پوتین به خاورمیانه در حقیقت چیدن میوه های چند سال اخیر روسها در این منطقه بوده است. پوتین در این سفر با دو ابزار جلو آمد: پیشنهاد صلح  و پیشنهاد سلاح

در پیش گرفتن سیاست شیوه های نرم به صورتی فعال در منطقه تحت عنوان با یک دست سلاح و با دست دیگر صلح پیشنهادی است که پوتین با به سفر خاورمیانه ای خود برد.

در خصوص پیشنهاد صلح، همانطور که می دانیم در سفری که رییس جمهور وقت روسیه در سال 2005 به مصر و سپس اسرائیل داشت، پیشنهاد برگزارری کنفرانس صلح خاورمیانه در مسکو را داد. هر چند که این پیشنهاد با مخالفتهای اسرائیل و آمریکا مواجه شد و در حد یک گفتمان معمولی دیپلماتیک باقی ماند، اما سفر پوتین به اسرائیل بعد از چهل سال سردی روابط بین دو کشور، نشانه تغییرات در روابط دیپلماتیک دو کشور بود و به عینه می توان دید که در این چند سال برقراری رابطه، روابط اقتصادی، دفاعی و همکاری ضد تروریستی میان روسیه و اسرائیل افزایش یافته است.

اما این فقط اسرائیل نیست که در کانون تغییر سیاست خارجی روسیه در خاور میانه قرار دارد. در سال 2003 امیر عبداله ( که هنوز ولیعهد عربستان بود ) به روسیه رفت و در خصوص مواردی چون نفت، فروش تسلیحات، و موضوع تروریسم با ولادیمیر پوتین بر سر میز مذاکره نشست. مسکو و ریاض که در گذشته دو رقیب دیرینه بودند اکنون زمینه های مشترکی را میان خود یافته بودند و مسلم است که این برقراری ارتباط دو جانبه دارای منفعتهایی برای هر دو کشور بود. مسکو در این ارتباط بدنبال قطع کمکهای مالی به چچن( که از طریق خلیج فارس و از سوی عربستان که برادر بزرگتر و نیرومند چچنی هاست) و همچنین فروش سلاح به عربستان و جذب سرمایه گذاری آنها بود. از سویی دیگر سعودی ها هم که بعد از یازدهم سپتامبر از روابط نزدیک خود با واشنگتن اطمینان کافی نداشتند، ( آمریکا معتقد است که انفجار برجهای دوقلو در این کشور توسط نیروهای القاعده که توسط بن لادن رهبری می شوند، صورت گرفته و بن لادن و همکارانش نیز ملیت سعودی دارند. ) از دست دوستی روسها به گرمی استقبال نموده است. همچنین بعد از حمله آمریکا به عراق، ریاض بدنبال وزنه ای برای متعادل کردن نفوذ آمریکا در خلیج فارس بود و روسیه برای عربستان بهترین گزینه می تواند باشد. حتی در زمینه نفت و انرژی دو کشور که غول انرژی در منطقه و حتی جهان هستند، همکاریهای نزدیکی با یکدیگر داشته اند. در این خصوص امضای توافقنامه پنج ساله همکاری در زمینه نفت و گاز که به امضاء سران دو کشور رسید، این امکان را به هر دو کشور می دهد که برای عرضه نفت به بازارهای جهانی با هماهنگی عمل نمایند و بدین ترتیب مسکو برای فروش نفت خود دیگر نیاز به هماهنگی با اوپک را بر خود لازم نمی دانست.

روسها در پی سیاست « با یک دست سلاح و با یک دست صلح » حتی در امارات متحده عربی که از مهمترین کشورهای خریدار سلاحهای آمریکایی است نیز برای فروش تسلیحات خود بازاری دست و پا کرده و تنها در سال 1997 در قراردادی به ارزش 4 میلیارد دلار، یک سیستم دفاع هوایی SA- 10  به این کشور فروخت. در همین زمینه نیز بحث فروش موشک های پیشرفته ضد هوایی به سوریه جنجال های زیادی در آن سال بر پا کرد تا آنجا که آمریکا و اسرائیل بشدت به این تصمیم واکنش نشان دادند و تنها بعد از اظهارات پوتین در خصوص اینکه این موشکها در اختیار تروریستها قرار نمی گیرد و فقط برای محافظت از محل اقامت رئیس جمهور سوریه است، اسرائیل و آمریکا کمی عقب نشستند.

البته آنچه سیاست خاورمیانه ای جدید روسیه را مورد توجه قرار می دهد همین دوگانگی هاست. برخی تحلیلگران می گویند؛ قرارداد تسلیحاتی روسیه با سوریه و عربستان و یا حتی امارات عربی متحده بیشتر انگیزه های اقتصادی داشته است. ضمن اینکه منکر این گفته نمی شویم، باید گفت که اهداف دیگری هم در پی این منافع اقتصادی وجود دارد و اصولا" روسیه، خاورمیانه را مکانی جهت کسب پرستیژ و امتیاز گیری در مقابل آمریکا می داند و ضمن تامین منافع اقتصادی خود از طریق فروش سلاح و تکنولوژی به این کشورها، بدنبال اهداف سیاسی خود نیز می باشد. همسو کردن کشورهای منطقه خاورمیانه با خود از طریق مشروعیت بخشیدن به منافع این کشورها، از جمله اهداف دیگر روسها در منطقه است.

بی شک روسها در پی ظهوری دوباره به عنوان ابرقدرتی سابق خود می باشند، چرا که از دست رفتن این جایگاه برای آنها که زمانی از نظر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و حتی جنبه های فنی با آمریکا برابری می کردند، بسیار دردناک است.

هدف سیاست خارجی روسیه در دهه های 1990 و 2000 ، احیای بخشی از جایگاه جهانی شوروی سابق بود و لذا با توجه به تحولات ژئوپلیتیک که در آینده ای نزدیک اتفاق خواهد افتاد، مزایای گسترده ای برای این ابرقدرت سابق در خاورمیانه متصور است، اما این کشور به جای آنکه به شیوه های مورد استفاده شوروی سابق که در پی سلطه بر جهان بود، باشد، می تواند با اجرای یک سیاست خارجی عمل گرایانه، از فرصتهای چشمگیر پیش روی خود در عرصه جهانی که یکی از مهمترین آنها میدان خاورمیانه است بیشترین بهره را برده و سیاست خارجی خاورمیانه ای خود را بدین شکل تغییر دهد. از جمله ابزارهای این سیاست خارجی که باعث می شود روسیه در آینده ای نزدیک بازیگری مهم در عرصه جهانی بشود، منابع سرشار طبیعی و تحقیقات نظامی و توسعه تسلیحاتی این کشور است که همچنان باعث شده در صدر تولید کنندگان و فروشندگان سخت افزار تسلیحاتی در دنیا باشد.

روسیه از سال 1991 یعنی بعد از فروپاشی کمونیسم، شاهد اقدامات توسعه طلبانه آمریکا در جهان بوده و قطعا" درسهای مهمی از آن آموخته و به نظر می رسد با توجه به تحولات ناشی از روند جهانی شدن و روی کار آمدن دموکراتها در آمریکا و تغییر نگرش آنها به مسائل جهانی از این پس مسکو بعنوان تماشاگری غیر منفعل، شاهد اجرای برنامه های آمریکا جهت دموکراتیک کردن خاورمیانه، با همه هزینه ها و فوائد احتمالی آن که برای واشنگتن متصور است، باشد و سپس بعنوان یک هم پیمان، وزنه تعادل بخش و یا حتی یک رقیب وارد میدان شود؛ با این تفاوت که اینبار با سیاستی واقع بینانه و به دور از هر گونه تنش سیاسی این مهم را به انجام خواهد رساند. اما آنچه سیاستهای آمرییکا و روسیه را در نزد مردم این منطقه متمایز کرده، نگرش متفاوت این دو کشور به خاورمیانه در قرن 21 است. آمریکا بنا بر دو هدف اصلی به حضور دائمی خود در این منطقه می اندیشد :

الف) تحقق صلح اعراب و اسرائیل و مشروعیت بخشیدن به رژیم صهیونستی

ب) سلطه نظامی بر خاورمیانه بویژه در حوزه خلیج فارس و نظارت طولانی مدت بر روند تولید و توزیع نفت این منطقه

اما نگاه روسها به خاورمیانه از دریچه ای تقریبا" متفاوت با اهداف آمریکا قابل توجه است. مسکو ضمن اینکه مانند رقیب سنتی خود در پی آشتی اعراب و اسرائیل می باشد،  برخی از نقاط خاص و حساس خاورمیانه از جمله ایران، عراق، عربستان، پاکستان و افغانستان را صرفا" برای حفظ توازن قدرت و دسترسی به آبهای گرم اقیانوس هند و در نتیجه امکان رقابت در صحنه جهانی با ایالات متحده آمریکا ودر راستای استراتژی سیاست خارجی خود مد نظر دارد و برای آنها وجود ذخایر فراوان انرژی در خاورمیانه اهمیت چندانی ندارد. این عدم توجه به ذخایر انرژی در منطقه یکی از مهمترین عواملی است که در آینده همانطور که گفته شد مسکو را به مهمترین بازیگر منطقه تبدیل خواهد کرد.

در واقع نگاه اجتناب ناپذیر روسیه به مناطق پیرامونی خود ناشی از این حقیقت تاریخی است که کشورهای خاورمیانه و آسیای مرکزی، نقش حیاتی در ایجاد توازن و رقابت برای روسیه با دیگر قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای در جهان متحول شده امروزی دارند و در این میان توجه به کشورهایی چون ایران، عراق، عربستان و حتی افغانستان نقش مرکزی در سیاست خارجی خاورمیانه ای روسیه در قرن حاضر دارد. این پروژه همان ادامه سیاست « نگاهی به شرق » اعلام سده از سوی ولادیمیر پوتین است.     

نتیجه گیری:

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، رویکردهای متفاوتی در مقاطع خاص تاریخی در سیاست خارجی فدراسیون روسیه ظهور کرد که برخی با ناکامی و بعضی دیگر با نتایج مثبتی همراه بود. با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین به عنوان شخص اول روسیه، شعار رسمی وی یعنی "روسیه قدرتمند" مطرح گردید که در راستای تحقق این شعار، فدراسین روسیه در عرصه روابط بین الملل، همسویی با کشورهای بزرگ  قدرتمند جهان چون ایالات متحده آمریکا را در راس سیاست خارجی خود قرار داد. این امر پس از واقعه یازدهم سپتامبر 2001 به اوج خود رسید، چنان که در حمله نظامی آمریکا علیه افغانستان شاهد این توافق بودیم. اما توسعه طلبی ها و سیاست های تک محورانه نو محافظه کاران آمریکایی در حمله به عراق و برخی سیاست های دیگر برای تحقیر روسیه، دولتمردان فدراسیون روسیه را بر آن داشت تا برای حفظ منافع ملی و پرستیژ بین المللی در خارج و کاهش تنش ها در داخل به رهیافت جدیدی روی آورند. از این روی سیاست "نگاه به شرق" دگر بار متجلی شد و از آن جهت که  ایران کشوری مستقل در منطقه محسوب می شود، می تواند به عنوان یک شریک تجاری بزرگ بالاخص در عرصه نظامی و همچنین یک شریک منطقه ای در کنار دولت های بزرگی چون چین و هند برای روسیه نقش برجسته ای در برابر سیاست های تجاوز کارانه ایالات متحده ایفا نماید و از این رو ایران، در سیاست خارجی روسیه جایگاه مناسبی دارد.(پذیرش ایران بعنوان عضو ناظر در پیمان شانگهای نمونه این سیاست مسکو در قبال تهران است). زبیگنو برژینسکی، معمار سیاست خارجی آمریکا در دهه های گذشته در کتاب خود تحت عنوان «بازی شطرنج» که در اواخر قرن بیستم به چاپ رسید در این خصوص می گوید : «نگاه به شرق روسیه از دیدگاه جغرافیای سیاسی ضمن افزایش درک روسیه از مناطق حساس قاره آسیا، می تواند تاثیرات زیادی در احیای تفکر اورآسیایی و قدرت مجدد این کشور در جهان باشد. روسیه بیش از 20 فاکتور برای احیای مجدد و ابرقدرت شدن در جهان را دارد که مهمترین آنها عبارتند از : قدرت اتمی، صنایع و تکنولوژی پایه، موقعیت استراتژیک و ژئو استراتژیک، بهره مندی از موقعیت هارتلند، جمعیت یکدست، وسعت سرزمینی، گرایشات دموکراتیک و تحول گرا، انرژی فراوان، علاقه سنتی برخی کشورهای آسیا و خاورمیانه به تثبیت و گسترش روابط خود با روسیه». اما این مساله نباید به نادیده انگاشتن واقعیت ها در صحنه روابط منطقه ای و بین المللی منتهی گردد، چرا که ایالات متحده به عنوان بزرگ ترین مانع در اتخاذ این گونه سیاست هاست و در برابر ائتلاف و اتحادهای منطقه ای به عنوان یک نیروی بازدارنده عمل می کند.

در مجموع فدراسیون روسیه در منطقه خاورمیانه اهداف مشخصی را دنبال
می کند که از جمله مهم ترین آن ها عبارتند از:

1- فروش تسلیحات و یافتن بازارهای استراتژیک برای خود.

2- تسریع در روند صلح اعراب و اسرائیل برای کسب پرستیژ بعنوان یک حامی صلح در داخل کشور، منطقه و جهان.

3- احیاء عنوان "ابر قدرت شرق".

4- پر کردن خلاء راهبردی و سیاسی در منطقه. فدراسیون روسیه به عنوان وارث اتحاد جماهیر شوروی هرگاه در عرصه بین الملل با واکنش های منفی غرب مواجه می شود با ایجاد روابط نزدیک و بسیار دوستانه با کشورهای خاورمیانه درصدد پر کردن این خلاء بر می آید.

 

منابع:

1- کرمی، جهانگیر، « سیاست امنیتی روسیه در برابر غرب»، ( تهران، انتشارات مرکز تحقیات استراتژیک دفاعی، 1383)

2- کامران مقدم، شهیندخت، « تاریخ کشورهای همجوار ایران»، ( تهران، جلد اول، انتشارات تربیت معلم، 1355)

3- سید رسول موسوی. "حد و مرز نفوذ روسیه در خاورمیانه" ، همشهری دیپلماتیک، 17 اردیبهشت 1384

4- بهرام امیر احمدیان. "روسیه و خاورمیانه" ، همشهری دیپلماتیک شماره 47 اردیبهشت 84

5- محمد مهدی مظاهری . سایت روسیران ( پایگاه خبری – تحلیلی ایران و روسیه ) به نشانی :   www.rusiran.com/archives/000437.shtml   

6- سایت اینترنتی همشهری دیپلماتیک به نشانی : www.hamshahrionline.ir

پاسخ دهید

4 نظر

BHW  ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ - ۰۴:۲۴:۳۷

I need to to thank you for this great read!! I certainly loved every bit of it. I have got you bookmarked to check out new stuff you post…

ugliestentrails62.exteen.com  ۱۳۹۶/۰۲/۱۷ - ۰۹:۴۷:۳۱

For the reason that the admin of this site is working, no doubt very soon it will be well-known, due to its feature contents.

Sebastian  ۱۳۹۶/۰۲/۲۶ - ۲۳:۰۱:۵۰

hello!,I like your writing very so much! proportion we keep up a correspondence more approximately your article on AOL? I need a specialist in this house to solve my problem. May be that's you! Having a look forward to peer you.

Deena  ۱۳۹۶/۰۲/۲۸ - ۰۷:۰۲:۴۲

Why users still make use of to read news papers when in this technological world the whole thing is existing on web?