نشستن بر جای خدا
نشستن بر جای خدا
جواد مسعودی
انسان اگرچه مخلوق خداست، اما در عین حال از عالی ترین مخلوقات اوست و بر اساس همین فلسفه است که خداوند به مصنوع خود عبارت احسن الخالقین را داده و ملائکه را بر سجده به این ساخته خود اجبار می کند. خداوند زیباست و قطعاً صانع زیبا مصنوع نا زیبا خلق نمی کند. اگر بحث جبر و اختیار را از این مقوله جدا کنیم، باید اذعان نمود که انجام کارهای زیبا از سوی این مصنوع زیبا که روح خدا در آن دمیده شده عین زیبایی خود پروردگار است و لذا کارهایی از قبیل احسان، ایثار، نیکی به والدین و بزرگتر و معلم، صله ارحام، انفاق، دستگیری از نیازمندان و دهها خصلت خوب و زیبای دیگر از همین سرشت خدایی انسان است که سرچشمه می گیرد.
دوستی را می شناسم که زندگی نیازمندان و محرومین از دغدغه های اخلاقیش بوده و در راه مساعدت به آنها حتی از کمک گرفتن از دیگران برای یاری محرومین دریغ نمی کند. روزی در این باب در جمع دوستان بحثی در گرفت که فلانی از اینکه نمی تواند بیش از آنچه که مقدور است به فقرا کمک کند، دچار کمی ناراحتی و کسالت شده و البته این به لحاظ روحیه کمک رسانی و از روی دلسوزی اوست. ظریفی گفت آقا جان سلامتی اش واجب تر است یا نوعدوستی اش؟ خب بهش بگو خدا خودش کارها را درست می کند و تو خودت را از جای او بکش کنار.
کمی با این حرف دلخور شدم و به این بنده خدا گفتم: عبادت هفتاد جزء دارد و روزه و نماز و حج و جهاد و ... فقط جزئی از این هفتاد جزء است و بر اساس آیه من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق خدمت به خلق خدا عین شکرگزاری از اوست.پس برای کار نیک و احسان، انسان وسیله ای است تا با اذن او کاری را که نیکوست انجام دهد و این تکیه بر جای خدا زدن نیست که عین خواست اوست.
آن ظریف در جواب گفت: نه آقا جان لابد حکمت این است. انسان تا یک حدی می تواند کارها را پیش ببرد و باقی اش دست اوستا کریم است و بس. حرفش را تصدیق کردم و گفتم: اما دوست عزیز این را هم باید بدانی استمرار در کار خیر و تلاش بی وقفه در هر کاری که خداوند زیبایش دانسته هیچ منافاتی با حکمت و مشیت خالق خلق ندارد. قرار نیست هر کاری را که نتوانیم انجام دهیم به حکمت خدا نسبت دهیم. حکمت و مشیت جای خود را دارد و به سهل انگاری ما انسانها هم هیچ ربطی ندارد. بنابراین مهم نیست که چقدر در انجام کار خوب و خدایی موفق می شویم؛ مهم همت و نیت ما برای انجام کار نیکوست. مهم نیست که تا چه میزان می توانیم خدمت کنیم؛ مهم این است که خداوند توفیق خدمت به مردم را از ما نگیرد و در این وادی حال بگذار عده ای بگویند جای خدا منشین. به قول مهدی سهیلی یکی از شاعران معاصر کشورمان:
خداجو با خداگو فرق دارد/حقیقت با هیاهو فرق دارد/خداگو حاجی مردم فریب است/خداجو مومن حسرت نصیب است/خداجو را هوای سیم و زر نیست/بجز فکر خدا، فکر دگر نیست
ما زنـده به آنـیـم که آرام نگیـریم / مـوجـیم که آسـودگـی ما عـــدم مـاسـت
2 نظر
Way cool! Some extremely valid points! I appreciate you penning this article plus the rest of the site is also really good.
I was able to find good advice from your blog articles.