تبلیغات

به کجا چنین شتابان

به کجا چنین شتابان

به کجا چنین شتابان

جواد مسعودی

احترام به والدین، معلم و بزرگتر از خود از جمله آموزه های نیک دین اسلام است که همواره از زبان قرآن و ائمه معصومین جاری شده و بر انجام آن تأکید گردیده است. در قبول این مقوله ظاهراً هیچ مشکلی از سوی مردم جامعه ما وجود ندارد و همگی چنین سرشت نیکویی را پسندیده و به آن صحه می گذارند، اما اینکه ما ایرانیان در عمل تا چه حد به این دستورات عمل کرده و آن را اجرا می کنیم جای بحث دارد. سابق بر این و در دورانی که به آن جامعه سنتی گفته می شود؛ توجه به آداب و رسوم و تکریم و احترام بزرگان یکی از اصول بدیهی مردم در تعامل با یکدیگر بود، اما امروزه با مدرنیزه شدن جامعه جهانی و افزایش حب دنیا و رسیدن به جاه و مقام از یکسو و سست شدن مبانی فرهنگی و اخلاقی در جامعه که ما به خوبی آن را شاید در طول روز بارها و بارها مشاهده می کنیم، مفاهیم غیر اخلاقی بعضاً تبدیل به اخلاق و اخلاقیات نیز تبدیل به ضد ارزش شده اند و این برای جامعه ای که عنوان اسلامی بر سر آن است بسیار مایه تأسف است.

افرادی را می شناسم که نه تنها به والدین خود تکریم نمی کنند که حتی با ادبیاتی زشت و غیر اخلاقی با آنها صحبت می کنند. هنوز هم وقتی پای صحبت قدیمی ها می نشینی کلام معروف و آشنای خود را در مواجهه با بی ادبی برخی جوانان امروزی نسبت به بزرگتر ها و والدینشان اینگونه بیان می کنند: «در دوران ما هرگز به خودمان جرأت نمی دادیم جلوی بزرگترهایمان پای خود را دراز کنیم چه برسد به اینکه بخواهیم به آنها کمتر از گل بگوئیم». این جمله معروف جوانان قدیم و مسن ترهای امروزی یادآوری فرهنگ غنی ایرانی در توجه به آداب و سنن پسندیده اسلامی و ایرانی است که امروزه در بین جوانان امروزی در حال رنگ باختن است. براستی چه بر سر جوان و نسل امروزی آمده که چنین گستاخانه به حریم اولیاء خود می تازند؟ اینان ره به کجا می برند؟ چرا وقتی اسم اولیاء الهی به میان می آید؛ همین جوان امروزی با ذکر صلوات با احترام از آنها یاد می کند، اما سیره عملی این بزرگان در نزد او محلی از اعراب ندارد؟

امام علی(ع)، پیشوای بزرگ متقیان و اولین امام ما شیعیان جمله ای معروف دارد:

«مَن عَلمَنی حَرفا فَقَد صَیَرنی عَبداً.هرکس به من کلمه ای بیاموزد مرا بنده خود کرده است».

در جایی دیگر رسول خدا (ص) در توجه به مقام علما و دانشمندان که نخبگان فکری، معلمان و اساتید انسان را نیز می توان در این دسته نام برد، می فرمایند: «اَکرَموا العُلماء فَاَنَهُم وَرَثه الاَنبیاء فَمَن اَکرمهُم فَقَداَکرم اللهو رَسوله. عالم و دانشمند را گرامی بدارید زیرا آنان وارثان پیامبرانند، هرکس آنان را احترام کند در واقع خدا و رسولش را احترام کرده است».

اگر بخواهیم از این دست احادیث و روایت نقل کنیم می توان به صدها مورد اشاره کرد که کم و بیش آنها را شنیده و یا خوانده ایم. اما از آنجایی که مشت نمونه خروار است؛ همین دو حدیث و روایت از حضرت ختمی مرتبت و پیشوای اول ما شیعیان کافی است تا به عمق این مسئله بیشتر پی ببریم. با این اوصاف جایگاه معلم (کسی که می آموزد) از دید علی (ع) و پیامبر (ص) برای ما روشن تر شد.

حال با این اوصاف باید گفت احترام بر والدین، علماء و یاد دهنده انسان بنا بر فرمایشات بزرگان دین واجب و بی حرمتی به هریک نیز مستوجب عقوبت است. فرزند، دانش آموز و دانشجوی جوان امروزی ما کجای راهش را بی راهه می رود که امروز در برابر والدین و بزرگان خود گستاخی می کند؟ به کجا چنین شتابان می روند؟

مثل معروفی هست که می گوید؛ درخت هرقدر که پربارتر شود سرش خمیده تر می شود. این مثل دقیقاً در مورد رعایت شأن و احترام و بردباری و متانت و برخوردار بودن از مراتب علمی در عین بی ادعایی افراد نیز صادق است. هرچقدر که انسان به مراتب بالای علمی می رسد به همان اندازه افتاده تر، ساده تر و بی ادعا تر می شود. به قول حکیم ابن سینا:

دل گرچه در این بادیه بسیار شتافت / یک موی ندانست ولی موی شکافت

اندر دل من هزار خورشید بتافت / آخر به کمال ذره ای راه نیافت

وقتی دانشمندی گرانقدر و حکیمی حاذق که مایه فخر و مباهات نه تنها ایرانیان که جهانیان می باشد با آن همه معرفت علمی بشری وقتی می گوید بعد از این همه خواندن و مطالعه تازه فهمیده که هیچ نمی داند مصداق همان مثل بالا است که می گوید درخت هرچه پربارتر باشد، سر به زیرتر است.

متأسفانه در کشور ما هستند کسانی که با اندک معلومات کتابخانه ای و مشتی حفظیات خود را علامه دهر دانسته و در این راه آنقدر گستاخ اند که حتی خود را سرتر از استاد و مراد خود می دانند. نفس امّاره اینگونه افراد که با چند تعریف کاذب از این و آن دچار منیّت گشته است که با سرکشی حتی از عذرخواهی هم دریغ می کنند. اینان فراموش کرده اند که امثال ابن سیناها، دکتر حسابی ها، امام محمد غزالی ها، میرزاتقی خان فراهانی ها و ... ابتدا نفس سرکش خود را کشته اند و بعد عالم شدند. اینها نمی دانند که دانشمندان در هر کجای دنیا که باشند با هر سن و سال و مقام و مرتبه ای؛ هر کجا که استاد و معلم خود را ببینند در مقابلش سر تعظیم فرود می آورند و هر گز ذره ای به خود اجازه نمی دهند که بخواهند خود را با آنها مقایسه کنند چه رسد به اینکه خود را بزرگتر و بالاتر از آنها ببینند. براستی چنین شاگردانی ره به کجا چنین شتابان می برند؟ آیا واقعا با وجود چنین شاگردانی که روز به روز هم به تعداد آنها اضافه می شود می توان کشور را رو به رشد علمی و در نهایت رشد اقتصادی برد؟

امروزه در نظام آموزشی ما رفع تکلیف نمودن و مدرک گرایی انگیزه اصلی دانش آموزان و دانشجویان ما را تشکیل می دهد. با چنین دیدگاهی از سوی برخی شاگردان و دانشجویان خیره سر امروزی قطعاً به ناکجا آباد خواهیم رفت و در این وادی این نسل آینده است که با فرهنگ نادرست تعامل معلم و شاگرد قافیه را خواهد باخت. دانش آموز و دانشجوی ما باید بیاموزد ابتدا بر نفس سرکش و یاغی خود افسار زده و در هر مقام و منصب و اصل و نسبی که هست همواره افتادگی و ادب را بیاموزد و سپس وارد حوزه معرفت علمی گردد.

البته در این وانفسای ضد فرهنگ هنوز هم هستند مریدانی که وقتی مراد و استاد خود را می بینند با ذوقی وصف ناپذیر خم شده و به نشانه ادب دست او را می بوسند. ای بسا که آن مرید و شاگرد در دوران تعلیم و تعلم، مورد شماتت مراد و استاد خود نیز بوده، اما اینها به هیچ عنوان دلیل گستاخی به استادش نیست. باید که گرگ گستاخی درون خود را در جوانی نابود کنیم که اگر نکنیم، او فرهنگ و ادب ما را نابود خواهد نمود.  

به قول مرحوم فریدون مشیری:

 

گفت دانایی که گرگی خیره سر

                                   هست پنهان در نهاد هر بشر!...

هرکه گرگش را در اندازد به خاک                                        

                                   رفته رفته می شود انسانی پاک

وان که با گرگش مدارا می کند

                                   خلق و خوی گرگ پیدا می کند

در جوانی جان گرگت را بگیر!                          

                                   وای اگر این گرگ گردد با تو پیر

روز پیری، گر که باشی هم چو شیر                     

                                     ناتوانی در مصاف گرگ پیر

پاسخ دهید

4 نظر

BHW  ۱۳۹۶/۰۱/۱۸ - ۱۷:۲۱:۳۰

Howdy I am so happy I found your website, I really found you by accident, while I was looking on Bing for something else, Nonetheless I am here now and would just like to say many thanks for a remarkable post and a all round thrilling blog (I also love the theme/design), I don't have time to browse it all at the moment but I have bookmarked it and also added in your RSS feeds, so when I have time I will be back to read much more, Please do keep up the superb job.

manicure  ۱۳۹۶/۰۱/۱۹ - ۲۰:۰۵:۳۹

Hi, I do think this is an excellent site. I stumbledupon it ;) I may revisit once again since i have book marked it. Money and freedom is the greatest way to change, may you be rich and continue to help others.

BHW  ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ - ۰۳:۱۸:۰۰

whoah this weblog is wonderful i really like studying your articles. Keep up the good work! You realize, a lot of persons are looking around for this information, you could aid them greatly.

manicure  ۱۳۹۶/۰۲/۰۶ - ۰۵:۲۹:۲۷

I all the time used to study post in news papers but now as I am a user of internet so from now I am using net for articles, thanks to web.