بررسی مختصری از اندیشه های سیاسی و دینی علامه نائینی
بررسی مختصری از اندیشه های سیاسی و دینی علامه نائینی(ره)
استفاده با ذکر منبع بلامانع است
جواد مسعودی
زندگی نامه:
علامه میرزا محمدحسین نائینی غروی (1355 - 1265 هق) یکی از برجسته ترین چهره های ضد بیدادگری در قرن اخیر است. وی تحصیلات نخستین را در نائین انجام داد و سپس در سال 1293 ه ق به اصفهان رفت و هفت سال در آن جا زیست و تحصیل کرد. آن گاه در سال 1303 به عراق رفت و تا سال 1313 در سامرّا نزد میرزای شیرازی مجتهد بزرگ شیعه و دیگر مجتهدان به تحصیل ادامه داد. نائینی در اواخر زندگی خود در سامرّا مُنشی میرزا بود. در همین دوران است که نائینی با اندیشه های سیاسی میرزای شیرازی و سیدجمال الدین اسدآبادی آشنا شد. پس از مرگ میرزای شیرازی (1312 ه ق) نائینی درس و تحقیقات خود را زیر نظر مرحوم آیة الله سید اسماعیل صدر دنبال کرد. و در سال 1314 همراه او به کربلا رفت و پس از دو سال به نجف بازگشت و به حوزه درسی مخصوص آخوند خراسانی پیوست. به نقل شیخ آغا بزرگ تهرانی، نائینی نزدیک ترین مشاور خراسانی در زمینه انقلاب مشروطیت بود. در این دوران بوده است که نائینی کتاب مهم خود درباره مشروطیت به نام تنبیه الامه و تنزیه المله را تألیف کرد. نائینی این کتاب را درباره اثبات قانونی و مشروع بودن حکومت مشروطه و نامشروع بودن استبداد نوشت. این کتاب مورد تأیید مراجع وقت، خراسانی و مازندرانی قرارگرفت، امّا بعد از شکست مشروطه خواهان از جناح غرب زدگان مدتی مورد بی مهری قرار گرفت و به نقلی خود نائینی آنها را جمع کرد و به فرات ریخت(که البته این روایت زیاد سندیت ندارد). در سال 1334 با مقدمه مرحوم آیه الله طالقانی کتب نائینی دوباره در محافل سیاسی و مذهبی مورد عنایت قرار گرفت و مباحث آن مورد بحث و بررسی بود.
ابتکار کار نائینی در این نکته نهفته است که او به تعبیر مرحوم آیة الله طالقانی کتاب خود را برای اثبات مشروعیت مشروطه نوشت ولی اهمیت بیشتر آن به دست دادن اصول سیاسی و اجتماعی اسلام و نقشه و هدف کلی حکومت اسلامی است. او در این کتاب به خوبی توانسته سیمای روشن و واضحی از نوع حکومتی را که عالمان دین در صدر مشروطه در پی عدالت خواهی و اسلام خواهی خود داشتند، به جامعه مسلمانان ارائه دهد و آنان را از ابهام و سرگیجی برهاند.
تأثیر فکری علامه نائینی از کواکبی:
گروهى از نویسندگان ایرانی بهره گیرى فکرى میرزا محمدحسین غروى نائینى را از آثار روشنگران زمان، بویژه در شکل دادن به تئورى استبداد، کتاب طبایع الاستبداد کواکبى مى دانند. آنها بر این پندارند که نائینى در بحث خود پیرامون استبداد، نه تنها از بسیارى از اندیشه هاى کواکبى در طبایع الاستبداد بهره گرفته، بلکه حتى عین واژهها و گاه اصطلاحات بکار برده شده در طبایع را در تنبیه الامه و تنزیه المله بکار برده است. برخى از واژه هایى که نائینى بعنوان مترادف استبداد در کتاب خویش مى آورد، عبارتند از استعباد، اعتساف، تسلط و تحکم. واژه هاى مترادف مستبد نیز عبارتند از حاکم مطلق، حاکم به امر، مالک رقاب و ظالم قهار و لذا مردمى که زیر سلطه چنان حکومت استبدادى بسر مى برند را اسراء و مستصغرین نامیده است. همه این واژه ها دقیقاً و با معانى و شیوه استدلال تقریباً یکسان در کتاب کواکبى آمده است؛ زیرا که کواکبى در طبایع به بررسى درد پرداخته و نائینى در تنبیه در صدد درمان برآمده است. بنابراین مى توان پذیرفت که شاید نائینى کتاب طبایع را دیده و به عنوان یک منبع از آن بهره گرفته باشد.
البته نائینى بحث خود را فقط محدود به چارچوب مطالب کواکبى نمى کند. او در تنبیه الامه داراى متدولوژى ویژه خویش است و باورهاى خود را که در واقع نماینده اندیشه هاى همه علماى مشروطه گر بود بیان مى کند و بحثهایش هم محدود به مفهوم استبداد و یا یک نظام استبدادى نیست، بلکه کوشش بسیار به کار مىبرد که تئورى مشروطه را از دیدگاه شیعیگرى نیز بیان و اثبات کند. ولى بحث نائینى پیرامون مفهوم استبداد بویژه همسانى نسبى آن بحث با شیوه استدلال نویسندگان غربى پیرامون ویژگیهاى آن واژه پرمعنى سیاسى، همه با استفاده ازکتاب کواکبى شکل گرفته است.
نائینی که در اوج شکل گیری نهضت مشروطه طلبه ای جا افتاده و تقریباً جوان بود علیرغم مخالفت شیخ فضل ا... نوری در حمایت از مشروطه، اقدام به نگارش رساله ای در باب وجوب و ضرورت مشروطه و آرمانهای آن در مقابل حکام ظالم و مستبد نمود. وی در رساله خود، تنبیه الامه و تنزیه المله کلاً به دو نوع استبداد اشاره می کند:
1- سیاسی یا حکومتی 2- استبداد دینی
نائینی سپس توضیح می دهد که سرسپردگی به فرمان حاکمان جور به اندازه زیر بار رفتن احکام خود سرانه حاکمان دین که بنام دیانت ترویج می کنند قبیح بوده و بردگی محسوب می گردد.
وی حتی از این هم فراتر رفته و استبداد حاکمان دینی را بسیار بزرگتر و نابخشودنی دانسته و به همان اندازه مبارزه با چنین استبدادی را سخت و دشوار بر می شمرد، چرا که به زعم او حاکمان مستبد دینی با سوء استفاده از دیانت و نیروی بسیج توده های دینی و مذهبی بر علیه مخالفانشان، در واقع نوعی استبداد سیاسی را به اجرا می گذارند. با این وصف، نائینی استبداد دینی را از مهمترین علل کار شکنی ها و ایجاد مشکلات عدیده برای نهضت تازه پا گرفته مشروطه می داند.
از جمله نشانه های این مشکلات که وی بدان اشاره می کند؛ جدی نگرفتن نهضت مشروطه از سوی مستبدین دین و همچنین انکار و به سخره گرفتن ارکان آن از جمله مجلس و مشارکت سیاسی مردم در امور مملکت است. نائینی در نهایت نتیجه می گیرد که درمان این نوع استبداد بسیار سخت و دشوار است، اما چون استبداد سیاسی که لباس دین به تن کرده همواره پایدار نخواهد ماند، بنا بر این با آگاهی و درایت مردم از این ترفند، می توان امیدوار بود که با یاری خداوند متعال به زودی بر این استبداد مزورانه و سهمگین، پیروز شد(زیبا کلام، 1387 : 410-411).
هفت عامل استبداد از نظر نائینی:
همچنین نائینی در همان رساله خود به هفت مورد از عوامل بروز انواع استبداد و تاثیر روحیات و خلقیات مردم در ایجاد آن اشاره می کند.
1- وی اولین عامل بروز استبداد را، جهل و نادانی مردم نسبت به حقوق خود و متقابلاً جهالت به حقوق حاکمان و فرمانروایان می داند.
2- استبداد دینی دومین مقوله ای است که از آن بعنوان بزرگترین استبداد یاد می کند، زیرا دیانتی که بواسطه ارادت به دین خدا و رسولش محمد مصطفی (ص) و از طریق روحانیت در قلوب مردم به اعتقاد نائینی نا آگاه و ناتوان در امر فهم دین رخنه کرده، و آن را نیز با اعمال حاکمان مستبد دینی گره زده اند، اکنون باعث می گردد به سختی اعمال ظلم و استبداد از سوی حاکم دینی مستبد را قبول نموده و بپذیرند، چرا که می دانند ادیان الهی با استبداد و ظلم و ستم سازگاری و نسبتی ندارند.
3- سومین مورد، بدعت گذاری در شاه دوستی است که بصورت فرهنگ شاه پرستی در آمده و این باعث ایجاد نادانی، حماقت و جهالت عامه مردم می شود.
4- وجود اختلاف بین مردم و یا امت اسلام چهارمین عاملی است که نائینی آن را به نوعی معلول دو عامل اخیر یعنی استبداد دینی و شاه پرستی می داند.
5- نیروی نظامی سرکوبگر حکومتی که همواره مسلمانان، علویان، مردم مظلوم و رهبرانشان را به انواع عذاب هایی چون اسارت، محبوس نمودن، شکنجه، مسموم کردن، کشتار، هتک حرمت و غارت اموال، مورد آزار قرار می دهند، پنجمین عاملی است که نائینی از آن بعنوان ابزار بروز استبداد یاد می کند.
6- ششمین مورد نهادینه شدن استبداد، دیکتاتوری در رأس هرم قدرت است. به عبارتی فرمانروایان همواره با استفاده از قدرت حکومتی، به شکلی خودسرانه بر مردم اعمال حاکمیت می کنند و فرهنگ استبدادی برای آنان نهادینه شده است.
7- هفتمین و آخرین عامل از نظر نائینی؛ مزدوری و مردم فروشی قوای نظامی است که خود را در رکاب حاکمان و امرای مستبد زمان در جهت سرکوب مردم قرار می دهند(نائینی، 1387 : 175 - 191).
علامه نائینی که احتمالاً از طریق عبد الرحمن کواکبی با اندیشه های غربی آشنا شده در این کتاب در حقیقت قصدش اعلام شرایط حاکم و شیوه حکومت داری است که در نهایت باید در پرتو تعالیم اسلام و در جامعه ایرانی اجرا شود. بیان این گفتار از سوی وی را می توان به نوعی برگردان نظریات اندیشمندانی چون روسو، مونتسکیو و آلفیری با قالب اسلامی دانست(شاه آبادی، 1386: 119).
چکیده مطالب نائینی در کتاب پر ارج تنبیه الامه و تنزیه مله چنین است:
بهترین وسیله برای رسیدن به حکومت عادلانه و پاسدار منافع ملت، این است که شخص والی و حاکم، صاحب عصمت نفسانی باشد تا فقط اراده خداوند بر وی حکومت کند و تا زمانی که این شکل حکومت تشکیل نیافته است، باید کوشید و حکومت افراد عادل را برقرار کرد. ولی چون این دو صفت عدالت نفسانی و حکومت افراد عادل عمومیت ندارد و معمولاً از اراده افراد خارج است باید در تشکیل هر حکومتی، دو اصل زیر را رعایت کرد تا دست کم بتوان از آن کمال مطلوب، زیاد دور نیفتاد.
1-وضع قانون:
باید قوانینی وضع شود که از یک سو حدود تسلط و تکالیف حاکم و از سوی دیگر، حقوق و آزادی افراد ملت را مطابق موازین شریعت معین سازد به نحوی که نقض این مقررات و قوانین در حکم خیانت در امانت شمرده شود و عیناً همان مجازات خیانت در امانت را داشته باشد.
2- نظارت عقلا:
هیئتی مرکب از خردمندان و دانایان کشور و خیرخواهان ملت که به حقوق مشترکه بین الملل خبیر و به مقتضیات و شرایط حاکم بر سیاست عصر آگاه باشند، تشکیل گردد. این هیئت در حقیقت همان مجلس نمایندگان ملت است. همه افراد قوه مجریه باید تحت نظارت همان مجلس و اعضای این مجلس تحت نظارت و اشراف ملت باشند. به قول نائینی(ره) فتور در هر یک از این دو مسئولیت، موجب بطلان حقانیت قوه مجریه و مبدل شدن حقیقت ولایت و امانت به تحکم و خودکامگی متصدیان و مجریان خواهد شد و فساد رواج خواهد گرفت.
5 نظر
magnificent issues altogether, you simply gained a new reader. What would you suggest about your post that you made a few days in the past? Any sure?
Unquestionably believe that which you said. Your favorite justification seemed to be on the net the simplest thing to be aware of. I say to you, I definitely get irked while people consider worries that they just do not know about. You managed to hit the nail upon the top as well as defined out the whole thing without having side-effects , people could take a signal. Will likely be back to get more. Thanks
It's truly very difficult in this active life to listen news on Television, therefore I just use web for that purpose, and get the latest news.
Do you mind if I quote a couple of your articles as long as I provide credit and sources back to your website? My blog is in the very same niche as yours and my visitors would really benefit from a lot of the information you provide here. Please let me know if this okay with you. Thanks!
I enjoy reading through a post that can make men and women think. Also, thanks for allowing for me to comment!